جواب قفل دو انگشت وصل است ز پشت سنگین چو خشت | چیستان قفل دو انگشت وصل است
جواب قفل دو انگشت وصل است ز پشت سنگین چو خشت
جواب قفل دو انگشت وصل است ز پشت سنگین چو خشت
برای پیدا کردن یک بیت کافی است حرف آخر قافیهٔ آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا ... چون توان کردن دو یکدل را ز یکدیگر جدا؟ ... که خشک شد چو سبو دست زیر سر ما را ... دوام عشق اگر خواهی، مکن با وصل آمیزش ... یا خم می، یا سبو، یا خشت، یا پیمانه کن ... انگشت ترجمان زبان است لال را ..... بی منت و بی فاصله بخشند، جواب است !
Nov 10, 2015 - غزل شمارهٔ 1704: دل بیضهٔ طاووس خیال است به برگیر ... تپشهاست****هر سنگ که بینی پرپرواز شررگیر رنگ دو جهان ریختهاند از تپش دل****بر ... حصارگیر دانا ستم کمینی خفّت نمیکشد****برخاستن ز صحبت دونان وقار گیر وصل ... مدار****برخیز دودهای ز چراغ مزارگیر این است اگر فسون هوس بعد مرگ هم****بار نفس چو ...
Nov 10, 2015 - جنون جولانیام هرجا بهوحشت رهنماگردد****دو عالم گردباد آیینهٔ یک نقش پاگردد ... که از آتش جدا گردد به بزم وصل عاشق را چه امکان است خودداری****که شبنم جلوهٔ خورشید ... هرچه آنجاست چو آنجا رویاینجاگردد****چه خیال است که امروز تو فردا گردد در ... پردهدر گردد****دمد پشت ورق از صفحه هنگامیکه برگردد مژه بربند و فارغ شو ز ...
Web results
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای - گنجور » صائب تبریزی ...
https://ganjoor.net › صائب تبریزی › دیوان اشعار
Translate this pageبرای پیدا کردن یک بیت کافی است حرف آخر قافیهٔ آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا ... چون توان کردن دو یکدل را ز یکدیگر جدا؟ ... که خشک شد چو سبو دست زیر سر ما را ... دوام عشق اگر خواهی، مکن با وصل آمیزش ... یا خم می، یا سبو، یا خشت، یا پیمانه کن ... انگشت ترجمان زبان است لال را ..... بی منت و بی فاصله بخشند، جواب است !
معنی اشعار صائب تبریزی
شعر کامل بس که بد میگذرد زندگی اهل جهان
هر دم به بوی زلف تو آغاز می شویم
تک بیتی های بسیار زیبا
شعر صائب تبریزی در مورد بهشت و جهنم
ما نه زان بیخبرانیم که هشیار شویم
Nov 10, 2015 - غزل شمارهٔ 1704: دل بیضهٔ طاووس خیال است به برگیر ... تپشهاست****هر سنگ که بینی پرپرواز شررگیر رنگ دو جهان ریختهاند از تپش دل****بر ... حصارگیر دانا ستم کمینی خفّت نمیکشد****برخاستن ز صحبت دونان وقار گیر وصل ... مدار****برخیز دودهای ز چراغ مزارگیر این است اگر فسون هوس بعد مرگ هم****بار نفس چو ...Missing: قفل | Must include:
قفل بیدل دهلوی غزلیات
تک بیت های ناب بیدل دهلوی
آثار بیدل دهلوی
بیدل شیرازی
بیدل نیشابوری
Nov 10, 2015 - جنون جولانیام هرجا بهوحشت رهنماگردد****دو عالم گردباد آیینهٔ یک نقش پاگردد ... که از آتش جدا گردد به بزم وصل عاشق را چه امکان است خودداری****که شبنم جلوهٔ خورشید ... هرچه آنجاست چو آنجا رویاینجاگردد****چه خیال است که امروز تو فردا گردد در ... پردهدر گردد****دمد پشت ورق از صفحه هنگامیکه برگردد مژه بربند و فارغ شو ز ...Missing: قفل خشت
سرم چو آتش تنم سوزان
گنجور بیدل دهلوی
دوبیتی های بیدل دهلوی
بیدل شیرازی
ندیدم جز به بال نیستی پرواز آزادی
به جیب ابله ریزم غبار صحرا را
اگر چو رشته، بسازی به پیچ و تاب اینجا ز ... به غم این یک دو نفس راگذراندن ستم است ... جواب آن غزل مولوی است این صائب ... که آتش کند نرم پشت کمان را ... در وصل و هجر کار دل ما تپیدن است ... چون خشت، پا شکسته میخانه ایم ما ... دارند ده زبان ز ده انگشت، لالها .... به حال خود دل سنگین انجمن باقی است ز ..... دم به دم قفل و کلید در زندان خودند
قلب که جسمی است گوشتی و واقع در جوف سینه و آلت اصلی و مبداء دَوَران خون است . ... غرور او ز سفال شکسته آب نخورد. کلیم (از آنندراج ). ... انگِشت شود بیشک در دست من انگشت . .... بی وصل تو کَاصل شادمانی است ... دل بیش کشد رنج چو دلبر دو شود ..... پشت و دل شکسته ؛ مقهور و مغلوب و پریشان خاطر. ..... نباشد دور گر قاصد جواب نامه دیر آرد
بر رخش از دو چشم اشک فشان****مانده از رشحهٔ جگر دو نشان. داد بر وی سلام و یافت جواب****کرد بر وی ز روی لطف خطاب. که «بدین رخ که قبلهٔ طلب است****به کدامین قبیله ...
کواکب خشت ایوانش فلک اجری خورخوانش****به زیر خط فرمانش چه جابلقا چه جابلسا .... جستم و از وجد آستین بفشاندم****یک دو معلق زدم چو مردم شیدا. گفتمش الحمد پس .... گر وصل تو ای ترک نه بختی است مکرم****ور روی تو ای دوست نه فتحی است مهنا. چون فتح ..... ماهی است کنون که من ز شهر خویش****زین برزده ام به پشت یکران را. مهمیز ز ...
Nov 20, 2010 - ﮐﮫ دو ﭼﺷﻣم ﮐور و ﺗﺎرﯾک و ﺑَد اﺳت ... ﭼﺎر وﺻف ﺗن، ﭼو ﻣرﻏﺎن ﺧﻟﯾل .... ﺗﺎ ﻧﺑﯾﻧد در ﮔﺷﺎ را، ﭘﺷت و رو ...... ﺑﺷﻧو اﮐﻧون ﺗو ز طﺎوس آن ﺟواب .... ﻋﻘل او ﻣﺷﻐولِ رﺧت و ﻗﻔلِ در .... واﺳطﮫ ﮐم، ذوقِ وﺻل اﻓزون ﺗر اﺳت ...... لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَ اْلْ َرْضَ لَیقُولُنَّ َّللاُ، خدمتِ بت سنگین کردن و جان ...... سجده و دست بوس عام و به حرمت نظر کردن و به انگشت نمودن ایشان که امروز ...
زان. ﻫﺎ. دﺳﺖ. ﮐﺂﺳﻤﺎن. ﻣﯿﺮ ﻣﺎ ﺳﯿﺮﺳﺖ از اﯾﻦ ﮔﻔﺖ و ﻣﻠﻮل. اﻣﯿﺮ. از. ﻧﺘﺮﺳﻢ. ﻋﺸﻘﻢ. ﮐﺸﺘﻪ. اﺳﺖ. ﻋﺸﻘﯽ. ﺑﯽ. ﻫﺎ. ﻣﺮگ ..... آﺧﺮ ز ﺑﻬﺮ دو ﻧﺎن ﺗﺎ ﮐﯽ دوی ﭼﻮ دوﻧﺎن ... زﻓﺖ آﻣﺪ اﯾﻦ ﺳﻮار ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺐ ﭘﺸﺖ رﯾﺶ ..... دﻟﻢ در ﮔﻮش ﻣﻦ ﮔﻮﯾﺪ ز ﺣﺮص وﺻﻞ ﺷﻤﺲ اﻟﺪﯾﻦ ..... ﺧﺸﺖ وﺟﻮد ﻣﺮا ﺧﺮد ﮐﻦ ای ﻏﻢ ﭼﻮ ﮔﺮد ...... ﺟﻤﻠﻪ ﺳﻮال و ﺟﻮاب زوﺳﺖ ﻣﻨﻢ ﭼﻮن رﺑﺎب ..... ﺑﺎزآﻣﺪم ﭼﻮن ﻋﯿﺪ ﻧﻮ ﺗﺎ ﻗﻔﻞ زﻧﺪان ﺑﺸﮑﻨﻢ ...... درآﻣﺪ ﻋﻘﻞ در ﻣﯿﺪان ﺳﺮ اﻧﮕﺸﺖ در دﻧﺪان.